وقایع تلخ عاشورا امسال در حالی رخ داد که سابقه تاریخی جریان فکری موسوم به اصلاح طلب، نشانگر حقیقتی در خصوص نحوه نگرش آنها به عزای سیدالشهدا(س) است.
سال 76 بود و تبلیغات انتخاباتی داغ داغ که عصر عاشورا امت عزادار همزمان با خروج از هیئت ها و تکایا با صحنه عجیبی روبرو شدند. کارناوالی به راه افتاده بود و شادی کنان با در دست داشتن تصویر محمد خاتمی و بوق های ممتد و ترانه های غربی، به تبلیغ برای وی پرداختند.
این حرکت موجب خشم گسترده امت حزب الله شد، اما اصلاح طلبان بدون محکوم کردن آن، حادثه را به مخالفین موسوم به راست خود نسبت دادند و تا کنون نیز زیر بار آن نرفتند.
در سال 78 که اوج رادیکالیزم و پروژه براندازی نرم نظام با غائله 18 تیر قصد تکامل داشت، روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلبان گاه و بیگاه، به واقعه عاشورا حمله، توهین و هتک حرمت داشتند.
این جریان با تنزیل سخیف حماسه عاشورا آن را تا حد یک تراژدی پایین آوردند."تراژدی حسین بن علی (ع) مشابه تراژدی های آنتیگونه، تامس مور و جان پروکتور است." (ماهنامه کیان فروردین 78 شماره46)
اکبر گنجی که این روزها در کنار گوگوش – رقاصه ایرانی لس آنجلس نشین- به حمایت از سبزها می پردازد، در واکاوی خود از علل قیام عاشورا، خشونت کربلا را نتیجه خشونت بدر می داند و می افزاید: "پیامبر در بدر و حنین و ... شمشیر زد ... اما آیا جنگ های جبهه حق علیه باطل پیامدهای ناخواسته یا آثار وضعیه به دنبال ندارد؟ خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوه هایی جز خشونت به بار نمی آورد هیچ کس حق ندارد به صرف این که خود را حق و دیگران را باطل می داند دست به خشونت بزند و در صدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی برآید.(صبح امروز 23/2/78)
طبیعی است با چنین دیدگاهی واقعه کربلا یک اتفاق خشن بوده است و "سال های فراوان و بلکه قرن ها این بزرگداشت (قیام عاشورا) حاصلی جز تاثر، حزن و اشک آوری نداشته است"(آفتاب امروز 24/1/79)
حسین حاج فرج دباغ، ملقب به عبدالکریم سروش که تئوری پرداز اندیشه های دینی منحرف جریان موسوم به اصلاحات است، اندکی بعد از اظهار نظر گنجی اصل شهادت را زیر سئوال می برد و می نویسد:"فرهنگ شهادت، خشونت آفرین است، اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان می شود."(روزنامه نشاط 12/3/78)
و در نهایت امر، کار به جایی رسید که اصل عزاداری و زنده نگه داشتن عاشورا را امری ناشایست تلقی کردند و از آن به عنوان وسیله ای برای تحریک عواطف یاد نمودند.
"در این زمان که نه از دولت امویان خبری است و نه دشمنان و کشندگان بالفعل و نه اعقاب و نسل های بعد از آن هیچ کدام در صفحه وجود نیستند هنوز هم از داستان حسین استفاده کردن و عنصر انتقام عنصر کینه توزی و عنصر خشونت و خونریزی را زنده نگه داشتن و از طریق تحریک عواطف دشمنان عینی و غیر عینی موهوم و غیر موهوم تراشیدن و این حادثه را خرج آن امور کردن شایسته نیست."(روزنامه نشاط)
در ایام تبلیغات انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری هم شاهد ادامه این هتاکی ها بودیم، و در اوج آن در برنامه تبلیغاتی مهدی کروبی در دانشگاه آزاد در شب شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها، دخترانی با دستبندهای سبز و تصاویر مهدی کروبی با آهنگ سالن به رقاصی می پردازند.(فیلم موجود است)
و اینک همین رویه برای بار چندم تکرار می شود، ظهر عاشورای حسینی عده ای هلهله کنان، سوت و کف می زنند، به هیئات حمله می کند، عزاداران را مجروح می سازند، بیرق اباعبدالله را به آتش می کشند، به نمازگزاران سنگ پراکنی می کنند، شهر را به آتش می کشند و ...
البته این رفتار از کسانی که ثواب کف و سوت زدن برای تقویت یکی از نخبگان جامعه، را کمتر از سینه زنی و عزاداری برای امام حسین (ع) نمی دانند (اخبار ویژه کیهان 10/3/79) عجیب و پیچیده نیست.
چه آنکه این یک روند است که این گروه در این 10 سال که نه، از ابتدای انقلاب داشتند و هر روز نمایان تر می شود.
حال با همه این وقایع شاید نتیجه گیری این نکته که تکذیب های قبلی این گروه بعد از عاشورای 88 رنگ باخته و مردم به ماهیت ضد دینی آن ها پی برده اند، دور از انصاف نباشد.
نوشته شده توسط
کوشا
88/10/13:: 8:17 عصر
|
() نظر